درباره من
مقدمه موهایت
همان لطفی را دارد
که شاه بیت ابروانت
و من بیچاره این وسط مانده ام
که با این سواد بخور و نمیر
چگونه برای عالمی
بنویسم و بسرایم
که
تو زیبایی
.
.
.
.
.
گاهی هوس می کنم بنشینم صدای مضراب شهنازگوش کنم گاهی هم آوای شجریان را می طلبم بلکه مسکنی باشد بر گذر عمر
.
.
گاهی غزلیات سعدی را نگاه می کنم و ذوق می کنم گاهی هم غمنامه های شهریار را می خوانم
کاشکیِ بزرگِ زندگیم ِ زندگی کردن در سالهای ۱۳۰۰ بود
.
.
اما حالا سیر نمی شوم اگر هر روز زمستان باشد تا کلاه سفیدم را تا زیر ابروانم پایین بکشم و یقه کاپشنم را بالا بدهم و دستکشهای سیاهم را به دستم کنم آنقدر توی تهران قدم بزنم تا پاهایم کرخت شوند.
ادامه...
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- س . الف 159
بایگانی
- آذر 1399 3
- آبان 1399 3
- فروردین 1399 1
- اسفند 1398 1
- بهمن 1398 1
- مهر 1398 1
- اردیبهشت 1398 1
- آبان 1397 1
- مرداد 1397 1
- تیر 1397 1
- اردیبهشت 1397 2
- فروردین 1397 1
- آذر 1396 2
- فروردین 1396 1
- بهمن 1395 1
- دی 1395 1
- آذر 1395 1
- تیر 1395 1
- فروردین 1395 1
- بهمن 1394 3
- تیر 1394 2
- خرداد 1394 5
- اردیبهشت 1394 7
- فروردین 1394 17
- اسفند 1393 5
- مرداد 1392 1
- خرداد 1392 1
- اردیبهشت 1392 2
- فروردین 1392 1
- اسفند 1391 2
- آذر 1391 3
- آبان 1391 3
- اسفند 1389 1
- دی 1389 7
- آذر 1389 10
- آبان 1389 10
- مهر 1389 5
- شهریور 1389 13
- مرداد 1389 22
- تیر 1389 14
تقویم
آذر 1399| ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
| 1 | 2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 |
| 8 | 9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 |
| 15 | 16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 |
| 22 | 23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 |
| 29 | 30 |
جستجو
آمار : 44157 بازدید
Powered by Blogsky
بغض ستار
من هستم و این روزگار
هر سال من با انتظار
گوشم به در چشمم به راه
کی می رسد زیبا نگار
من آدمی بی دست و پا
در فکر زیبایی یار
شب را به صبح صبح را به شب
من دوختم با حال زار
حالا که تنها مانده ام
هم ساکتم هم بی قرار
یک گوشه پیدا می کنم
تنها من و بغض ستار
خود را به خنگی می زنم
تا بگذرد این روزگار
س . الف
جمعه 24 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ق.ظ
اصلا؛ به قیافتون نمیاد که نوشته هایی به این زیبایی داشته باشین
همه رو خوندم
زیبا بود چه عشق دلنشینی
من با بی دست و پا مخالفم
البته شما شاعرید
ا
من آپم
قسمت آخر (نتیجه):واقعی > عشق > مجازی
منتظر استقبال بی نظیر و حضور گرمتان هستم
در پناه حق باشید
بیت آخر را گاهی موافقم. فاز می ده آخه
احسنت برادر...
کوتاه و زیبا
بسیار بسیار لذت بردم
خسته نباشی
خود را به خنگی می زنم...گاهی!
اون دو تیکه آخرش خیلی معرکه بود
اون ستار
و اون خنگ بازی
عالی بود
سلام
کجایید؟
لینکتون کردم ببخشید یه خورده سرم شلوغ بود نتونستم همون روز لینکارو بکنم
ادبیات با آغوش باز مهندس رو می پذیره!
وووووووووووووووووووووووووواوو جدا ایول دمت کلی گرم!!!
ازامسال یعنی امسال؟الان می خونی یا می خوای بخونی؟
پ.ن:چون دموکراسیه اینجا گفتم
سلام.
با احترام خواندمت.
یا حق.
سلام
به روزم با : راز !
خیلی قشنگ بود
کاری میکنی احساس آدم زبانه بکشه
سلام سجاد جان. مرسی داداش. خیلی استقبال کردن بچه ها. خوبه که بتونیم بدون اینکه به همدیگه توهین کنیم با هم بخندیم.
طرحتو حتما بگو. خودمم چند تا طرح دارم که یادت باشه با هم مشورت کنیم بعد مسابقه. مرسی
ای بابا بدتر از من همیشه به انتظاری...
انتظارم عالمی داره خانم ام
عالی بود اما ناراحت کننده
دیگه داری میری تو کار شکستن نفس و اینا :))
ما چاکرتیم!!
اصلا از شکستن و این حرفا خوشم نمی آد به خدا
سجاد جان چه کنیم بتوانیم غزلیات بگوییم؟!
هرچه میفشریم در نمی آید :))
یکی بیاد خودمو کمک کنه
زیبا بود
خنگی هم درد منو دوا نمی کنه ...
سلام سجاد عزیز
قشنگ بود شعرت
اجباره
مسکنه
دوا نیس
به روزم با : نمناک ...[گل]
چشم به راه ماند
نیامد نگار من
سلام
خیلی اتفاقی امروز قالب وبلاگمو عوض کردم الان اومدم دیدم خیلی اتفاقی شبیه مال شما شده!
منم شمارو لینک می کنم ان شاء ا.....
وبلگتون زیباست
تا بگذرد این روزگااااارر!!!... پوووووف ...انگار گاهی وقتا نوشته ها بیشتر و زودتر و بهتر از ادما درکت می کنن و باهات همدردی می کنن!
اینجوریاس دیگه
البته من بدقلقم ربطی به ملت نداره
همین جوری ادامه بده...
اما میتونی پخته ترش کنی...
ولی کلا خوب مینویسی...آفرین مرد جوان... :)
من فکر می کردم دیگه پیر شدم
ممنون روحیه دادین
عاشقانه هایت ادامه دارندو زیبا بعمل می آیند سجاد عزیز...
بسیار زیبا!!
ممنونم که تشویق میکنید
اووووم آخرش یه جوری بود!!!!!
دوبیت اولش خیلی کپک بود....بده به شخصه به سپید گفتن دوستان لوس شدم....قافیه و ردیف انگار نمی آد به شماها...
آقای شاعر سپید می خوام یالا
ما سپید و سیامون قاطیه
ببشخید ها اما این رو زیاد دوس نداشتم
ولی با اشعار اخیرت تو چند پست قبل خیلی محضوض شدم
کلا سپید نویسی رو ترجیح می دم در بند وزن و قوافی نیستم
موفق باشی رفیق
به روز روی نسکافه
اتفاقا ازت ممنونم که نظر واقیتو می گی
حتی اگه شدیدا نقد هم بفرمایید بیشتر کیف میکنیم
سلام.به این ذوق ادبیتون تبریک می گم.
بعضی ها که می گن بی ذوقم
سلیقه اس دیگه
یکی خوشش می آد هزار نفر نه
یه جور خاصی بود این شعر...نمی تونم بگم خوب یا بد...
خودمم همینجوری هستم
بعضی وقتا نه می شه گفت بدم نه خوب
به روزم با نمی شود ...
میدانم بی توام
اما دیگر تو به رویم نیار .
مرجانه
مثل همیشه قشنگ
به نظرم خیلی لطیف و پر از حس بود .
با اجازتون جسارتا :
چشمم به راه ، گوشم به در
کی می رسد زیبا نگار
کاملا حق با شماست
تصحیح می کنم
ممنون
این شعرهای خوشگلو
اینطوری لخت اینجا نذار
رد می شن از این دور و بر
بدچشم های بیشمار !
دمت گرم
خوشگلی که عار نیست
می رسه بابا ...می رسه
ای شالا بگو کار نشد داره
چشمم به در گوشم به راه...
اینجوری
چه افکار زیبایی
و چه خواننده های خوبی
خب رک و راستش میشه اینکه بیت سوم به قدرت اول و دمی نیس
ای ول
طبیعیه خب
با اجازه شاعر:
سرما زد و رشته افکار را زدود
آواره شدم از این شهر و دیار
ولی من نمی تونم استفاده کنم
چون شما سرودین