سین . الف
سین . الف

سین . الف

شب طوفانی

من کیم آخر قلمی سوخته

خانه من یک دل افروخته

مختصر از مختصرم کرده ای

دیده به دست کرمت دوخته

حاصل من حاصل بی چیزی است

کیسه ای از خاطره اندوخته

چشم من امشب به تنت بوسه زد

چشم من از چشم تو آموخته

امشب من یک شب طولانی است

وای به من با قلمی سوخته