خانه عناوین مطالب تماس با من

سین . الف

سین . الف

درباره من

مقدمه موهایت همان لطفی را دارد که شاه بیت ابروانت و من بیچاره این وسط مانده ام که با این سواد بخور و نمیر چگونه برای عالمی بنویسم و بسرایم که تو زیبایی . . . . . گاهی هوس می کنم بنشینم صدای مضراب شهنازگوش کنم گاهی هم آوای شجریان را می طلبم بلکه مسکنی باشد بر گذر عمر . . گاهی غزلیات سعدی را نگاه می کنم و ذوق می کنم گاهی هم غمنامه های شهریار را می خوانم کاشکیِ بزرگِ زندگیم ِ زندگی کردن در سالهای ۱۳۰۰ بود . . اما حالا سیر نمی شوم اگر هر روز زمستان باشد تا کلاه سفیدم را تا زیر ابروانم پایین بکشم و یقه کاپشنم را بالا بدهم و دستکشهای سیاهم را به دستم کنم آنقدر توی تهران قدم بزنم تا پاهایم کرخت شوند. ادامه...

دسته‌ها

  • داستانک 12
  • شعر 121
  • کتاب 3
  • تیاتر و فیلم 4
  • سه کلمه ای ها 2
  • تنهایی 5

جدیدترین یادداشت‌ها

همه
  • مفهومی به نام خانه
  • طاق آسمان
  • بل برم (لهجه کرمانی)
  • تصادف شبانه
  • دلواپسی
  • یک تمرین ساده با حامد
  • محمد حسین
  • قایق
  • -----
  • چهره زنانه جنگ
  • ----
  • خنده های بی عار گل
  • ارثیه
  • پنج شنبه آخر سال
  • شیرین و لیلی

نویسندگان

  • س . الف 159

بایگانی

  • آذر 1399 3
  • آبان 1399 3
  • فروردین 1399 1
  • اسفند 1398 1
  • بهمن 1398 1
  • مهر 1398 1
  • اردیبهشت 1398 1
  • آبان 1397 1
  • مرداد 1397 1
  • تیر 1397 1
  • اردیبهشت 1397 2
  • فروردین 1397 1
  • آذر 1396 2
  • فروردین 1396 1
  • بهمن 1395 1
  • دی 1395 1
  • آذر 1395 1
  • تیر 1395 1
  • فروردین 1395 1
  • بهمن 1394 3
  • تیر 1394 2
  • خرداد 1394 5
  • اردیبهشت 1394 7
  • فروردین 1394 17
  • اسفند 1393 5
  • مرداد 1392 1
  • خرداد 1392 1
  • اردیبهشت 1392 2
  • فروردین 1392 1
  • اسفند 1391 2
  • آذر 1391 3
  • آبان 1391 3
  • اسفند 1389 1
  • دی 1389 7
  • آذر 1389 10
  • آبان 1389 10
  • مهر 1389 5
  • شهریور 1389 13
  • مرداد 1389 22
  • تیر 1389 14

تقویم

آذر 1399
ش ی د س چ پ ج
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30

جستجو


آمار : 46168 بازدید Powered by Blogsky

عناوین یادداشت‌ها

  • گلاب کاشان پنج‌شنبه 11 آذر‌ماه سال 1389 09:42
    من مثل گلاب کاشانم اگرچه رنگی ندارم بوی من می رود تا خانه یارم
  • قاتل بی رحم ، هسه کارلسون سه‌شنبه 9 آذر‌ماه سال 1389 02:07
    تیاتر قاتل بی رحم ، هسه کارلسون نوشته هنینگ مانکل است و کار ترجمه و کارگردانی را آقای مسعود رایگان به عهده گرفته . یک تیاتر داستانی با نیم نگاهی نه چندان عمیق به بحث روانشناسی و در واقع ذکر خاطرات تلخ کودکی - هسه - است . یک داستان ساده اما یک نمایش جذاب . جذاب از نظر نورپردازی و نوع بیان و حتی دکوری که دایم چشم بیننده...
  • دلخوشی من دوشنبه 8 آذر‌ماه سال 1389 14:36
    من جز بهانه ات و جز گیس دانه دانه ات و بعد از تمام کوچه های شهر جز راه خانه ات دلم را خوش کنم به چه؟
  • سهراب کاشانی جمعه 5 آذر‌ماه سال 1389 18:47
    سهراب همه شاعران کشورم را یاد این انداخت که اهل کاشانند
  • حس با کیفیت سه‌شنبه 2 آذر‌ماه سال 1389 12:34
    هوا هوای خفه ایست انگار همین چند ساعت قبل مرده ام از بس که حسش با کیفیت است
  • ----- شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 17:35
    در دست اصلاح
  • رنگ عشق پنج‌شنبه 27 آبان‌ماه سال 1389 00:51
    معشوقه اگر چشمهایت را ببندی رنگ همیشگی دنیای مرا خواهی دید فقط از دوری تو این رنگی شده ام
  • شراکت دوشنبه 24 آبان‌ماه سال 1389 11:49
    بیا شریک شویم تمام غمهایت مال من تمام شادیهایم مال تو به علاوه سی درصد سود سالیانه روزشمار
  • گندمزار شنبه 22 آبان‌ماه سال 1389 10:55
    تمنای تپش گندمزار را می توان شنید آن هنگام که از شوره زار ذهنم می گذری تا مرتکب گناهی شویم که عمری همدیگر را مقصرش بدانیم و فلاسفه همچنان گیج آن باشند که زن مرد را فریفت یا مرد زن را
  • آیینه ها سه‌شنبه 18 آبان‌ماه سال 1389 16:15
    بیچاره چشم من مانده به راه تو بیچاره این همه آیینه بی شما
  • خرید شنبه 15 آبان‌ماه سال 1389 20:15
    جان عزیز است اما نه آنقدر که ننگ این زندگی را خرید به جان شما
  • جنس مرغوب ایرانی پنج‌شنبه 13 آبان‌ماه سال 1389 18:46
    می گویم باور کنید این همه کاپوچینو و قهوه تلخ که توی وبلاگها ریخته مزه اش قد همان چایی های قند پهلوی خودمان توی استکانهای کمر باریک روی تخت فرش شده با چندتا پشتی نیست
  • برابری چهارشنبه 12 آبان‌ماه سال 1389 15:15
    یک شب بدون تو با هزار شب برابر است به خدا برابر است ...
  • نفس کشیدن یکشنبه 9 آبان‌ماه سال 1389 23:52
    این توهمات بیگانه زاده کدام مادر هستند که جنسشان از من نیست و در من زندگی می کنند . زیر پوتین های خاکی و سنگین این دلگیری چشم هایمان از کاسه درآمدو بند دلمان پاره شد کاش این نفس هم می برید بلکه نفسی می کشیدیم
  • فلسفه پنج‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1389 02:28
    فلسفه تنها چیزی است که پدر صاحب مغز را در می آورد و تنها چیزی است که اگر نبود خیلی از کله گنده های تاریخ دیوانه می شدند . در واقع در دنیای ما آدمها به کسانی که بهتر از عموم مردم چیزها را درک می کنند و می فهمند دیوانه می گوییم . فلاسفه هم همینطور بودند یعنی دیوانگانی بودند که در گذشته و زمانهای دورتر زندگی می کردند و...
  • رفتن و ماندن پنج‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1389 21:15
    یا من باید بگذرم یا دقیقه ها حالا که ساعت سخاوتمندانه در حرکت است من می نشینم با تو معشوقه کاش دقیقه ها می ایستادند تا ما می رفتیم
  • یک تاریخ شنبه 17 مهر‌ماه سال 1389 17:03
    انگار هزارو نهصدو بیست روز است که تورا ندیده ام . . توضیح لازم ندارد
  • مشق انتقام یکشنبه 11 مهر‌ماه سال 1389 21:16
    یاد سادگی دوران کودکی بخیر که فکر می کردم وقتی که بزرگ شدم آنقدر به معلمهایم مشق میدهم که تمام وقت فقط تکلیف هایشان را بنویسند و وقت بازی نداشته باشند تا انتقام بگیرم و کمی دلم خنک شود
  • حراجی جمعه 9 مهر‌ماه سال 1389 22:06
    به یاد عاشقهای قدیم که آتش می زدند به مالشان برای عیالشان . . چقدر خوب بود قدیمها
  • باران - ماشین حساب - بندر عباس پنج‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1389 22:02
    شاید کمی دور از انتظار بود ، اما امروز کمی باران بارید ، باران که نمی شود گفت در حدی بود که انگار کسی یک نمه آب روی آسفالت پاشیده که آن بوی معروف و خاطره انگیز خاک را در بیاورد . همین قدر هم کافی است که توی این شهر بزرگ عده ای را همراه خودش بردارد یا به سفر تاریخ ببرد یا به سفر جغرافیا ، شایدهم هردو . چه حس غریبی به...
  • چشمهای نگران پنج‌شنبه 25 شهریور‌ماه سال 1389 23:02
    دخترک زیبای من بیا به تابلوهای ایست اهمیت ندهیم به پلیسهای دستکش سفید و پوتین سیاه نگاه نکنیم لابه لای درختهای پارک شهر گم شویم به نگهبان پارک کاری نداشته باشیم به کوچه های باریک شهر برویم دوربین های امنیتی و گشتی ها را هم نگاه نکنیم . . . عزیزم ما که به کسی کاری نداریم چرا همه چهار چشمی دنبال ما هستند؟ یک بوسه که این...
  • و باز هم جاده چهارشنبه 24 شهریور‌ماه سال 1389 22:56
    یک عمر تنهایی کمم بود؟ . . حالا هم که پیدایت کرده ام منم و هزار کیلومتر جاده . . نه زمان به کامم چرخید نه مکان
  • کودکی بزرگانه سه‌شنبه 23 شهریور‌ماه سال 1389 23:36
    هنوزم هم گاهی هفت تیر چوبی بدست در حال فرار از دست پلیسها هستم . . مثل همان روزهای کودکی
  • آدمیزاد بی خبر یکشنبه 21 شهریور‌ماه سال 1389 17:23
    به خانمی خودتت ببخش شیطنتهای گاه به گاه مرا . . . تو باز فرشته بمان و این آدم بی خبر از همه جا را سرزنش نکن . . ما آدم های خاکی زیبایی شما فرشتگان را که می بینیم شل می شویم
  • همه مردم جمعه 19 شهریور‌ماه سال 1389 21:40
    این حس مرا روزی مردم همه می فهمند ایرانی و یونانی - زرتشتی و بودایی
  • ----- چهارشنبه 17 شهریور‌ماه سال 1389 17:08
    در دست اصلاح
  • نمایش مانیفست چو سه‌شنبه 16 شهریور‌ماه سال 1389 14:53
    نمایش مانیفست چو به نویسندگی و کارگردانی آقای محمد رحمانیان و بازی آقایان اشکان خطیبی هومن برق نورد و افشین هاشمی و خانمها مهتاب نصیرپور و سیمانیرانداز و ترانه علیدوستی است . این اثر نمایشی دوزبانه به زبان انگلیسی و فارسی است که البته قسمت فارسی آن به حدی کوتاه است که می توان نادیده گرفت . مانیفست چو در واقع اثری...
  • پذیرش دوشنبه 15 شهریور‌ماه سال 1389 19:55
    یکی مثل تو می شود می شود خوب می شود آقا یکی هم مثل ما می شود رعیت تو خوب همیشگی بوده ای مرا پاکیزه بپذیر
  • ساحل یکشنبه 14 شهریور‌ماه سال 1389 00:19
    پس کجاست این آفتابه می خواهم بروم لب دریا
  • جاسوس طبیعت شنبه 13 شهریور‌ماه سال 1389 01:10
    خبر کشی نمی ارزد به قاصدک شدن
  • 159
  • 1
  • 2
  • 3
  • صفحه 4
  • 5
  • 6